کد مطلب:43073
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:25
تفسير فراز چهارم تا يازدهم خطبة شصت و هفتم، كه پس از رسيدن اخبار مربوط به سقيفه ايراد شده، چيست؟
[آيا به گروه انصار اينطور استدلال و احتجاج نكرديد كه پيامبر اكرم وصيت فرموده است كه به نيكوكار انصار نيكي شود و از بدكارشان اغماض گردد؟ به آن حضرت گفتند: در اين توصيه چه حجتي بر انصار وجود دارد؟ آن حضرت فرمود: اگر زمامداري از آنان بوده وصيت دربارة آنان نميفرمود].
اما تفسير جملة اميرالمؤمنين(ع) چنين است كه اگر امامت و زمامداري براي انصار جائز بود، احتياجي به توصيه نداشتند، زيرا خود در رأس حكومت قرار ميگرفتند و ديگران در شعاع حكومت آنان احتياج به توصيه داشتند.
[سپس فرمود: قريش چه گفت؟ به آن حضرت گفتند: قريش احتجاج و استدلال به اين كرد كه آنان شاخههائي از درخت پيامبرند. حضرت فرمود: قريش به درخت احتجاج كردند و ميوة آن را ضايع و تباه نمودند].
ابن ابيالحديد ميگويد: امثال اين كلام (قريش احتجاج به درخت كردند و ميوة آن را ضايع و تباه نمودند) از اميرالمؤمنين(ع) تكرار شده است. و شبيه به اين مضمون در سخني از عباس به ابوبكر آمده است كه ميگويد: «و اما اينكه ميگويي: ما درخت پيامبريم، شما همسايگان آن درختيد و ما شاخههاي آن ميباشيم». شرح نهجالبلاغه ابن ابيالحديد6/4و5
ميتوان گفت: اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب(ع) هم ميوة درخت مكتب اسلام بود و هم ميوة ممتاز قبيلة بزرگ قريش. هيچكس در شايستگي اميرالمؤمنين(ع) به اينكه او عاليترين محصول مكتب اسلام بود، نميتواند ترديدي داشته باشد. او به درجهاي از فضيلت و شايستگي رسيده بود كه انديشهاش تجسمي از اسلام بود و كردارش عينيت اسلام را نشان ميداد و گفتارش در هر مقولهاي كه بود قانوني از اسلام را بيان ميكرد. و اين يك توجه فوقالعاده منطقي است كه گفته شده است: براي اثبات جهاني و جاوداني بودن دين اسلام و اينكه اسلام ميتواند پاسخگوي همة مسائل بشري بوده باشد، بهترين دليل شخصيت عليبن ابيطالب(ع) است كه ساخته شدة اين مكتب انساني است. آيا محصولي عاليتر از اين شخصيت، براي اسلام ميتوان تصور نمود؟! و اما از جهت نسب او از فرزندان هاشم و پسر بزرگمردي كه از مؤثرترين حاميان بنيانگذار اسلام، يعني ابوطالب(ع) بود كه با گرفتاري به فقر مالي (آنچنانكه تواريخ مينويسند) با شخصيتترين فرد در آن روز بود كه شيخالاباطح ناميده ميشد او پسرعموي پيامبر اسلام بود كه همسر يگانه دختر او فاطمه(ع) و او را به برادري خويش پذيرفته بود. درست است كه اميرالمؤمنين به جهت داشتن عظمتهاي بيشمار انساني بالاتر از آن بود كه شخصيت خود را با نژاد و نسب به رخ جامعه بكشد، ولي اين يك واقعيت انكارناپذير بود كه او در سلسلة بهترين فرزندان آدم(ع) است.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 11
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.